فرهنگ لغت ایرانی (طنز)
|
قبولی
در دانشگاه: نتیجهای است که در کمال عدالت و انصاف،
هیچ ربطی به رتبهی کسب کردهتان ندارد
بیمهی عمر: قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر
نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان
آبرومندانه برگزار شود
سریال: فیلمیست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر
و آخرین شیوههای دزدی را به شما آموزش میدهد
تلفن همراه: وسیلهای سهکاره جهت کلاس گذاشتن،
آهنگ گوش کردن و نهایتا عکس گرفتن است
مترو: سونای بخار متحرک
عذرخواهی: در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده
میشود
آثار باستانی: خرابههایی که هرچه زودتر باید نابود
شوند چون خیلی جا گرفتهاند
خودپرداز: دستگاهیست که همیشهی خدا باید برای
رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد ۹۹٫۹۹
درصد خراب است
اداره: محلی که شما بعد از تنشها و جدلهای منزل
در آنجا استراحت میکنید
مجرم: فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها
تفاوتش در این است که توانستهاند او را دستگیر کنند
گارانتی: یک اسم زیبا و خوش تلفظ
تحقیق: کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی
شب امتحان: حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در
زمان مربیگری مایلیکهن را دارد و فقط باید توکل کرد به
خدا و دعا خواند
شناسنامه یا کارت ملی: دفترچه و کارتی که یکی بدون
دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است
بزرگراه: نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو
دیتترین فحشهای باناموسی و بدون آن!
رئیس: فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی
زود میآید و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید
و یا مرخصی است
ایرانسل: خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر
گذاشتن دوست و آشنا
از پذیرفتن خانمهای بد حجاب معذوریم: تابلویی که
در همهجا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیهی مردم
سطل آشغال: وسیلهییست موجود در خیابانها جهت
ریختن زباله در اطراف آنها
مدرک تحصیلی: کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که
بسته به مقطع، قیمتش فرق میکند
حراج: اصطلاحیست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی
اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی
کالا را در زیرش درج میکنند.
و غیره (و …): نشانهای برای باوراندن این مطلب که
شما بیش از آنچه تصور میکنید، میدانید