آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

دیوانه و زنجیر، پروین اعتصامی

دیوانه و زنجیر،  پروین اعتصامی


خالی از عقلند سرهائی که سنگ ما شکست
‏این گناه ‏از سنگ بود از من چرا رنجیده‌اند
پروین اعتصامی

دیوانه و زنجیر
گفت با زنجیر در زندان شبی دیوانه‌ای
‏عاقلان پیداست کز دیوانگان ترسیده‌اند

‏من بدین زنجیر ارزیدم که بستندم بپای
‏کاش می‌پرسید کس، کایشان بچند ارزیده‌اند

دوش سنگی چند پنهان کردم اندر آستین
ای عَجب! آن سنگ‌ها را هم ز من دزدیده‌اند

‏سنگ می دزدند از دیوانه با این عقل و رای
‏مَبحَثِ فهمیدنی‌ها را چنین فهمیده‌اند

عاقلان با این کیاسَت، عقل دوراندیش را
‏در ترازوی چو من دیوانه‌ای سنجیده‌اند

از برای دیدن من بارها گشتند جمع
‏عاقلند آری، چو من دیوانه کمتر دیده‌اند

جمله را دیوانه نامیدم، چو بگشودند در
‏گر بَدست ایشان بدین نامم چرا نامیده‌اند

کرده‌اند از بیهُشتی بر خواندن من خنده‌ها
‏ خویشتن در هر مکان و هر گذر رقصیده‌اند

من یکی آئینه‌ام کاندر من این دیوانگان
خویشتن را دیده و بر خویشتن خندیده‌اند

آب صاف از جوی نوشیدم مرا خواندند پست
‏گرچه خود خون یتیم و پیرزن نوشیده‏اند

خالی از عقلند سرهائی که سنگ ما شکست
‏این گناه ‏از سنگ بود از من چرا رنجیده‌اند

بِه که از ما باز بستانند و زحمت کم کنند
‏غیر ازین زنجیر گر چیزی بمن بخشیده‌‏اند

‏سنگ در دامن نهندم تا دراندازم بخلق
‏ریسمان خویش را با دست من تابیده‌اند

هیچ پرسش را نخواهم گفت زین ساعت جواب
زانکه از من خیره و بیهوده بس پرسیده‌اند

چوب دستی را نهفتم دوش زبر بوریا
‏از سحر تا شامگاهان از پِیَش گردیده‌اند

‏ما نمی‌پوشیم عیب خویش اما دیگران
‏عیب‌ها دارند و از ما جمله را پوشیده‌‏اند

‏ننگ‌ها دیدیم اندر دفتر و طومارشان
‏دفتر طومار ما را زان سبب پیچیده‌اند

ما سبکساریم از لغزیدن ما چاره نیست
‏عاقلان با این گران‌سنگی چرا لغزیده‌اند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد