پیرمرد و دوست دخترش!

پیرمرد و دوست دخترش!
در یک غروب جمعه٬ پیرمردی مو سفید٬ در حالی که دختر جوان و زیبایی بازو به بازویش او را همراهی می کرد٬ وارد یک جواهر فروشی شد و به جواهرفروش گفت: "برای دوست دخترم یک انگشتر مخصوص می خواهم." مرد جواهرفروش به اطرافش نگاهی انداخت و انگشتر فوق العاده ایی که ارزش آن چهل هزار دلار بود را به پیرمرد و دختر جوان نشان داد. چشمان دختر جوان برقی زد و تمام بدنش از شدت هیجان به لرزه افتاد.

ایا میدانستید این نوزاد برنده زیباترین لبخند جهان شده است

راست و دروغ

. کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، فیلسوف است.

. کسی که راست و دروغ برای او یکی است متملق و چاپلوس است.

. کسی که پول میگیرد تا دروغ بگوید دلال است.

.

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند

بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند

                           همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست

                           طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند

بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن

با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند

با تشکر از جناب شریعت هر تصویر یک تفسیر از زندگی

بخدا عشق به رسوا شدنش می ارزد

بخدا عشق به رسوا شدنش می ارزد