داستان جالب امتحان دامادها !!
داماد دوم هم فرداى آن
روز یک ماشین پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف
مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى
رسید.
زن باز هم همان صحنه
را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش
تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد
وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا
مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بىامو
کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشهاش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف پدر زنت