وقتی که دیگر نبود
من به بودنش
نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار
آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمیتوانست
مرا دوست بدارد
من او را دوست
داشتم
وقتی که او تمام
کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام
شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
۱-آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها
و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک
خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ
خویش را خواهیم گرفت.
۲-خداوندا
از بچگی به من
آموختندهمه را دوست بدارم
حال که بزرگ شده
ام
و
کسی را دوست می
دارم
می گویند:
فراموشش کن
۳-خدایا به من
زیستنی عطا کن
که در لحظه ی مرگ
بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
۴-خدایا من در کلبه حقیرانه
خود کسی را دارم که تو در ارش کبریایی
خود نداری
منچون تویی را
دارم
وتو چون خود نداری
۵-پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما
۶-… نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
… ولی بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکی سازد … گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ
و بازیگوش … تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را
آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را …
۷-به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم .
۸-روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدم
روزی دیدم که نبود….روزی شنیدم که نخواند
۹-خدایا به من توفیق
تلاش در شکست
صبر در نومیدی
عظمت بی نام دین
بی دنیا
عشق بی هوس عطا کن
۱۰-سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
۱۱-من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم….
۱۲-همواره روحی مهاجر
باش به سوی مبدا به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باشی
و از انچه که هستی
و هستند فاصله بگیری این رسالته دائمی توست
۱۳-خداوندا به هر کس که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر کس
که دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است.
۱۴-هر انسان کتابی است در انتظار خواننده اش.
۱۵-انها(دشمنان)از
فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسب
که دونده تر
نمیشوی سوارت میشوند و از خر که قوی تر نمیشوی بارت میکنند. انها از
فهمیدن تو میترسند.