حیف نون قهرمان شنا می شه،
ازش می پرسند: از کجا شروع کردی؟ می گه: از زمین خاکی!
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
گدا: آقا تو رو خدا به من
هزار تومن بدین برم ناهار بخورم.
یارو: پول نمیدم، ولی بیا
بریم برات یه پرس غذا بگیرم.
گدا: نه نخواستم، امروز واسه
هزار تومن تا حالا شیش بار ناهار خوردم!
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
از استاد تاریخ پرسیدن عشق
چیست؟ ...
گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
داشتم توی یک جاده می رفتم
که چشمم خورد به یه تابلو که روش نوشته بود:
دوست داشتن دل می خواهد نه
دلیل...
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
غضنفر از ژاپن برمیگرده. بهش
میگن اونجا مشکل زبان نداشتی؟
میگه: من نه، ولی ژاپنی ها
چرا...
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
قطعه ای از شاهکار ادبی
غضنفر : شب بود و خورشید به روشنی می درخشید پیرمردی جوان
یکه و تنها با خانواده اش در سکوت گوش خراش خیابان قدم
زنان ایستاده بود.
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
یه روز سه تا دیوونه رو می
اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه:
سبز - آبى - قرمز
ازش می پرسن چرا این جورى می
گى؟ میگه من رقص نورم!
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
به غضنفر میگن یه موجود نام
ببر میگه : آب جوش میگن آب جوش که موجود نیست میگه
والا من از تبریز که میومدم
تو جاده نوشته بود آب جوش موجود است!
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
من واقعا فرمول دقیقی برای
موفقیت، نمیشناسم ولی فرمول شکست را به خوبی میدانم، و
آن اینست: «سعی کنید همه را راضی نگه دارید»
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
دوست دارم یه عالمه اندازه
یه قابلمه من عاشق تو هستم تو قابلمه نشستم
یه لنگه کفش تو دستم
منتظرتوهستم.
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
از دست زمانه تیر باید بخوری
دائم غم ناگزیر باید بخوری
صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو
نیست
بچه تو هنوز شیر باید بخوری
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
کاش در کتاب قطور زندگی سطری
باشیم ماندنی، نه حاشیه ای از یاد رفتنی...