آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

چطور یه رابطه خراب میشه؟

چطور یه رابطه خراب میشه؟


چطور یه رابطه خراب میشه؟



ادامه مطلب ...

بخوان و درباره اش فکر کن!

بخوان و درباره اش فکر کن! ارسال به دوست

آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند

 

آدم های بزرگ درد دیگران را دارند

آدم های متوسط درد خودشان را دارند

آدم های کوچک بی دردند

 

آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

 


 

ادامه مطلب ...

سرقت بانک

سرقت بانک

     در یک روز زمستانی یعنی 29 مارس 1951 براستی هوای کپنهاک (پایتخت دانمارک) بسیار سرد بود و " پال هار دروپ" 33 ساله  با اسلحه ای در جیب پالتواش بازی میکرد اسلحه ای که به زودی قرار بود فاجعه ای بیافریند آن هم توسط کسی که هیچگاه از عمرش در زندگی کاری خلاف قانون انجام نداده بود و سر و کارش با کلانتری و دادگاه  نیفتاده بود تا آن لحظه چهار بار مانند آدمهای گیج و منگ از مقابل بانک عبور کرده بود وسردی و سنگینی اسلحه ای را که در جیب پالتویش قرار داشت را به خوبی احساس میکرد

     بانکی که "پال-هار" برای اجرای نقشه شیطانی خود در نظر گرفته بود یا به قول خودش برای او انتخاب شده بود بانک کوچکی در  یکی از خیابانهای  خلوت شهر بود گویی سکوتی مرگبار شهر را فرا گرفته بود و او بی اراده درمقابل بانک ایستاده  بود. لحظه ای دوچار تردید و دودلی  شد ذهن او تلاش و  مبارزه  بی حاصلی را علیه شخص دیگری آغاز کرده بود ولی دیری نپائید که در این مبارزه شکست خورد. سر انجام به درون بانک گام نهاد و سراغ نخستین باجه رفت.

     صندوقدارکه نامش "کج مولر" بود طبق  معمول سرش را بلند کرد تا به مشتری جدید  لبخند بزند- ولی همینکه به چشمان آن مرد که حالتی غیر طبیعی داشت و برقی دیوانه واراز آن ساطع میشد نگریست، لبخند بر لبانش خشک شد "پال هار" بدرستی نمی دانست آیا قبلا درخواست پول کرده است یا نه و "کج مولر" نیزهیچگاه فرصت نکرد سخنی به زبان بیاورد زیرا اسلحه که به چهره او  نشانه رفته بود دوبار به صدا درآمد و "کج مولر" نقش زمین شد کارمندان  دیگر همه پشت باجه های خود  روی زمین دراز کشیدند و مشتریان بانک وحشت  زده  به طرف درب خروجی دویدند تنها "هانس ویزبام" مدیر بانک با جرات  و شهامت  کم نظیر مقابل مرد ایستاد و معلوم بود که از جانش  گذشته بود و لحظه ای بعد گلوله ای مغز اورا سوراخ کرده بود.

     دراین حال "پال هار"  نگاهی ابلهانه به آخرین قربانی خویش انداخت و اسلحه را در جیبش گذاشت و در حالیکه زیر لب با خود حرف میزد بی آنکه پولی از بانک به سرقت ببرد  به آرامی از انک خارج شد. پلیس "پال هار" را دستگیر کرد و هنگامی که به اتهام این دو فقره جنایت به پای میزکشانده بود، به تعریف  ماجرای عجیبی پرداخت . او خطاب به هیات منصفه گفت هنگام ارتکاب این جنایات از حالت عادی خارج بوده و تحت تاثیرهیپنوتیزم  قرار داشته است وی افزود که از ماه قبل  مانند عروسک خیمه شب بازی در دستان مردی به نام "بجورن نیلسن" بوده تا به بانک دستبرد بزند.

   

ادامه مطلب ...

لحظه های زیبا در زندگی

لحظه های زیبا در زندگی

 

 

 

گاهی در زندگی دلتان به قدری برای کسی تنگ می شود
که می خواهید او را از رویاهایتان بیرون بیاورید
و آرزوهای خود در آغوش بگیرید

There are moments in life when you miss someone
So much that you just want to pick them from
Your dreams and hug them for real

 

ادامه مطلب ...

دفترچه های یادداشت ابتکاری و زیبا

در این ایمیل  دفترچه های یادداشتی را مشاهده می کنید که در اشکال و سایزهای مختلف و جدید طراحی شده اند. شما را به دیدن این مجموعه منحصر به فرد و غیر معمول از دفترچه یادداشت دعوت می کنیم.

 


دفترچه یادداشت بلوک چوبی
 

ادامه مطلب ...