در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست ، برخیز تا بگریند . . .
.
.
.
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند . . .
.
.
.
نصف اشباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم ، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم ، فکر می کنیم . . .
.
.
.
واقعا تماشایی است روی اسم هر کشور کلیک کنید و مناظر مختلف از آن کشور به همراه موسیقی آن کشور را بینید و بشنوید
همکاری با اداره پلیس:
«فابین بول» هافبک همه کاره تیم سنت پائولی آلمان، در
کنار فوتبال، پیشه آبا و اجدادی خود یعنی همکاری با
اداره پلیس را نیز از دست نداده است. او یکی از اعضای
ایستگاه شماره 17 پلیس هامبورگ است و این همان شماره
ای است که او در باشگاهش می پوشد. پدر و پدربزرگ بول،
افسران پلیس بوده اند و همسرش نیز یکی از درجه داران
زن ارتش است. او به طور نیمه وقت در اداره پلیس فعالیت
می کند و فقط آخر هفته ها به طور کامل در اختیار
باشگاهش است که این فصل به دسته دوم بوندسلیگا سقوط
کرد.
پسرا:
1: شنیدم لپ تاپ گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
2: 8 گیگ رم - 1 ترا هارد . . .
دخترا:
1: شنیدم لپ تاپ گرفتی . مشخصاتش چیه ؟
2: صورتیه ( ذوق مرگ )
:))
***
به دختره میگم داری چی کار میکنی !
میگه دارم با یکی از عشقام میچتم!!
لامصب دل نیست که اتوبان همته
***
*اعتراف می کنم یه بار تو ابتدایی املا را 11 گرفتم. خانواده باید زیر برگه
را امضا می کردن و ما نشون معلم می دادیم. من هم نمی خواستم همین زیر برگه
را با دست خط بچگانه خودم امضا کردم زیرشم نوشتم... ملاهزه شد...
*اعتراف
می کنم بچه که بودم تو دیکته مردود می شدم و برگه دیکته رو زیر فرش قایم
می کردم. مامانم هم پیداش می کرد و تنبیه می شدم. بعدش من باز دیکته کم می
شدم و می بردم زیر فرش قایم می کردم. نمیدونم یا خیلی دوست داشتم کتک بخورم
یا اینقدر خنگ
بودم که فکر می کردم دفعه قبل هم که مادرم پیداش کرد اتفاقی بوده.