همه ما چهار همسر داریم!
پادشاهی
چهار همسر داشت. او عاشق و شیفته همسر چهارمش بود. با دقت و ظرافت خاصی با
او رفتار می کرد و او را با جامه های گران قیمت و فاخر می آراست و به او
از بهترینها هدیه می کرد. همسر سومش را نیز بسیار دوست می داشت و به خاطر
داشتنش به پادشاه همسایه فخر فروشی می کرد. اما همیشه می ترسید که مبادا
او را ترک کند و نزد دیگری رود. همسر دومش زنی قابل اعتماد، مهربان، صبور
و محتاط بود. هر گاه که این پادشاه با مشکلی مواجه می شد، فقط به او
اعتماد می کرد و او نیز همسرش را در این مورد کمک می کرد. همسر اول
پادشاه، شریکی وفادار و صادق بود که سهم بزرگی در حفظ و نگهداری ثروت و
حکومت همسرش داشت. او پادشاه را از صمیم قلب دوست می داشت، اما پادشاه به
ندرت متوجه این موضوع می شد. روزی پادشاه احساس بیماری کرد و خیلی زود
دریافت که فرصت زیادی ندارد. او به زندگی پر تجملش می اندیشید و در عجب
بود و با خود می گفت:
ادامه مطلب ...