آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

آهنگ . مطالب زیبا . ویدیو

در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم..... در اینجا می توانبد بهترین ویدوها را ببینید

تست زن ذلیلی و مرد سالاری (طنز)

تست زن ذلیلی و مرد سالاری (طنز)

تو رو خدا جا نزن و تا آخرش بخون
گروه
 اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
ادامه مطلب ...

فوتبالیست هایی که بازیگر و خواننده شدند

فوتبالیست هایی که بازیگر و خواننده شدند



 

هفته گذشته آلبوم «همه چیم تو» با خوانندگی رضا عنایتی به بازار آمد تا نام مهاجم سپاهان هم در کنار فوتبالیست‌هایی قرار بگیرد که از عالم ورزش پا به دنیای هنر گذاشته‌اند و می‌خواهند هوای تازه‌ای را تجربه کنند.

عنایتی به گفته خودش سه سال منتظر دریافت مجوز بوده تا اینکه بالاخره هفته پیش با ورود آلبومش به بازار صدایش به خانه‌های مردم راه پیدا کرد. قبل از مهاجم سابق استقلال هم بازیکنان زیادی بوده‌اند که وسوسه دنیای هنر آنها را به این وادی کشانده است.

 بعضی از آنها جلوی دوربین رفته‌اند تا چهره‌شان روی پرده سینماها خودنمایی کند و برخی هم وارد دنیای خوانندگی شده‌اند و عکسشان روی جلد کاست‌ها، هواداران آنها را مهمان تجربه جدیدی کرده است
ادامه مطلب ...

زن و مرد از دیدگاه علم شیمی - طنز

زن و مرد از دیدگاه علم شیمی - طنز


 

ادامه مطلب ...

نظر شما چیست؟

نظر شما چیست؟
 
 


زندگی کوتاه است، قواعد را بشکن


هنوز هم بعد از این همه سال، چهره‌ی ویلان را از یاد نمی‌برم. در واقع، در طول سی سال گذشته، همیـه روز اول مـاه کـه حقوق بازنشستگی را دریافت می‌کنم، به یاد ویلان می‌افتم ...
>
>
ویلان پتی اف، کارمند دبیرخانه‌ی اداره بود. از مال دنیا، جز حقوق اندک کارمندی هیچ عایدی دیگری نداشت. ویلان، اول ماه که حقوق می‌گرفت و جیبش پر می‌شد، شروع می‌کرد به حرف زدن ... 
>
>
روز اول ماه و هنگامی‌که که از بانک به اداره برمی‌گشت، به‌راحتی می‌شد برآمدگی جیب سمت چپش را تشخیص داد که تمام حقوقش را در آن چپانده بود
>

ادامه مطلب ...

پیرمرد و دوست دخترش!


پیرمرد و دوست دخترش!
در یک غروب جمعه٬ پیرمردی مو سفید٬ در حالی که دختر جوان و زیبایی بازو به بازویش او را همراهی می کرد٬ وارد یک جواهر فروشی شد و به جواهرفروش گفت: "برای دوست دخترم یک انگشتر مخصوص می خواهم." مرد جواهرفروش به اطرافش نگاهی انداخت و انگشتر فوق العاده ایی که ارزش آن چهل هزار دلار بود را به پیرمرد و دختر جوان نشان داد. چشمان دختر جوان برقی زد و تمام بدنش از شدت هیجان به لرزه افتاد.
ادامه مطلب ...