س: چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟”
ادامه مطلب ...
حکایت - حسن آقا
ادامه مطلب ...
اگر همه چیز برعکس میشد چه؟ اگر همه چیز برمیگشت عقب؟ اگر یک نفر از یک جایی، کنترل دنیا دستش بود و یکدفعه هوس میکرد همه چیز را ببرد عقب، چه افتضاحی میشد.
ادامه مطلب ...
مرد ولگرد و رماتیسم
کشیشی در اتوبوس
نشسته بود که یک ولگرد مست و لایعقل سوار شد و کنار او نشست
مردک روزنامه ای باز کرد و مشغول خواندن شد و بعد از مدتی از کشیش پرسید
پدر روحانی روماتیسم از چی ایجاد میشود؟
ادامه مطلب ...
دوستِ من ـ حسن
حاکمی از برخی شهرها بازدید می کرد و هنگام دیدار از
محله ما فرمود: شکایتهاتان را صادقانه و آشکارا بازگویید و از هیچ کس نترسید، که
زمانه هراس گذشته است!
ادامه مطلب ...
روزی مردی از خدا دو چیز درخواست نمود :
یک گل و یک پروانه
اما چیزی که خدا در عوض به او بخشید ،
یک کاکتوس بود و یک کرم
مرد غمگین شد ، او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به درستی اجابت نشده
با خود اندیشید :
خب ، خدا بندگان زیادی دارد که باید به همه آنها توجه کند و مراقبشان باشد . . .
و تصمیم گرفت دیگر در این باره سوالی نپرسد .
بعد از مدتی ، مرد تصمیم گرفت به سراغ همان چیزهایی برود که از خدا خواسته بود و حالا به کلی فراموششان کرده بود .
در کمال نا باوری مشاهده کرد که از آن کاکتوس زشت و پر از خار گلی بسیار زیبا
ادامه مطلب ...